رفتار خوب فقط مختص کودکان نیست. در روابط خود با افرادی که دوستشان می داریم، برای برقراری ارتباط مناسب و پیدا کردن احساسی خوب نسبت به یکدیگر، باید رفتارمان را کنترل کنیم. در این مقاله یاد می گیریم که چگونه می توانیم در شیوه های رفتاری خود تغییر ایجاد کرده و با دیگران ارتباط خوبی برقرار کنیم.
اخلاق خوب کجا رفته؟ واقعاً تعجب آور است که هنر آداب و معاشرت به تدریج در حال کمرنگ تر شدن است. به تازگی مقالات آن لاین زیادی را می خوانیم که حاکی از این امر هستند که اخلاقیات روز به روز در زندگی بشر ارزش خود را از دست می دهند. این امر سبب لطمه زدن به روابط صمیمانه میان افراد نیزمی شود.
در اولین قرارهای ملاقت که همسر آینده خود را ملاقات می کنیم، سعی می کنیم روی خوش از خودمان نشان دهیم و کنترل کامل بر روی رفتارمان داشته باشیم، چرا که میخواهیم تاثیر خوبی از خودمان بر روی طرف مقابل بگذاریم. می خواهیم طرف مقابل دورنمای خوبی از ما در ذهن خود مجسم کند.
زمانیکه مدت زمانی از آشنایی می گذرد، احساس راحتی بیشتری نسبت به او پیدا می کنیم، و گاهی این احساس راحتی خیلی زیاد می شود. تمام اخلاقیات نامناسب خود را بروز می دهیم و گاهی با همین کارها به طرف مقابل لطمه وارد می کنیم. از شخص مقابل هم انتظار داریم که ما را همانطور که هستیم بپذیرد. اگر هم در یک رابطه طولانی مدت قرار بگیریم که دیگر هیچ یک از رفتارهایمان مهم نیست و تازه اگر شریک زندگیمان ازدستمان ناراحت شود و اعتراض کند در پاسخ به او می گوییم: "زمانیکه مرا دیدی می دانستی شخصیتم چگونه است"
هنگامیکه یک زن و مرد با هم ازدواج می کنند، به یکدیگر قول می دهند که همدیگر را گرامی بدارند. آنها قول می دهند که همدیگر را دوست داشته باشند و به هم احترام بگذارند. آنها با هم عهد می بندند که این شراکت را ارج بنهند، اما به محض شروع زندگی مشترک به همسر خود بی احترامی می کنند و او را تحقیر می نمایند. گاهی اوقات حتی با غریبه ها بهتر رفتار می کنند. واقعاً عجیب است...
چه اتفاقی می افتد؟ آیا همیشه اینچنین است؟ لزوماً نه، اما امکانش هست. کاملاً طبیعی است که وقتی با کسی احساس نزدیکی می کنیم به راحتی در مقابل او هر رفتاری را که بخواهیم بروز می دهیم. منظور من این نیست که با همسر خود خشک و رسمی برخورد کنید، بلکه باید همان اخلاق های خوب ابتدای رابطه را حفظ کنید.
هیچ چیز "همین که هست" نیست. شما اختیار دارید و باید انتخاب کنید. عبارت "من اینجوری هستم" به این معناست که شما نمی خواهید مسئولیت کارهایی که انجام داده اید را به عهده بگیرید. زمانیکه از روی تحقیر و اهانت با همسر خود رفتار می کنید، این امر نه سزاوار خودتان است نه همسرتان. اگر به شخص دیگری بی احترامی کنید با این کار به خودتان بی احترامی کرده اید.
همیشه به اولین برخورد خود فکر کنید. زمانیکه طرف مقابل را نمی شناختید و میخواستید او را بدست آورید. در آن زمان چگونه رفتار می کردید؟ برای عزیز کردن خود در مقابل او چه کارهایی انجام می دادید؟ چگونه با او صحبت میکردید؟ چرا انجام چنین کارهایی را متوقف کردید؟ برای بازگردادن ارزش و احترام به رابطه چه کارهایی میتوانید انجام دهید؟ به خاطر داشته باشید که شما قدرت انتخاب شیوه های بهتر را دارید. زمانیکه بزرگترها شما را نصیحت می کنند که مراقب رفتارتان باشید، حتماً چیزی میدانند که چنین حرفی می زنند.