عمل کننده به دانش مانند رهرو در راه روشن است . [امام علی علیه السلام]
قاصدک
مصاحبه اختصاصی با ساسی مانکن
چهارشنبه 89 مرداد 13 , ساعت 3:56 عصر  

ساسان حیدری معروف به ساسی مانکن بیست و سه سالشه و متولد بیست آبان سال 65میباشد دانشجوی رشته کامپیوتر دانشگاه نبوی قزوین میباشد و اصالتا بچه اهوازه

نظرش هم در مورد رپ فارسی اینه که رپ فارسی خوبه حال میده
غذای مورد علاقش قرمه سبزی
تیم مورد علاقش استقلال
رنگ مورد علاقش آبی
از علی نصیریان و مهناز افشارهم خوشش میاد

بهترین آهنگی که خوندی کدوم بوده گفت : آهنگ حالا برقص

اینم آیدی ساسان : sasy_mankan021

از 17سالگی شروع کرده و اولین اهنگش اسمش اینه به خدا مغرور نیستم در حدود یکی دو ماه اخیر شایعاتی بود مبنا بر اینکه مانکن و مخته درتصادف کشته شده اند ولی این شایعه ای بیش نبود و هردو سالم هستن ولی laivrecord یعنی مانکن ومخته از هم جداشدن و علت ان دزدیدن بعضی از کارهاشون بوده
حتما آهنگ پارمیدا رو همتون شنیدین و کلیپش رو هم از شبکه های موزیک دیدین…به نظر ساسان کلیپ پارمیدا زیاد بد نشده…

خونه ی ساسان تو زعفرانیه هست!!!یه داداش داره
در بین رپرها از کار حسام استپس خوشش میاد و از آر اند بی خون خاصی خوشش نمیاد
از 17 سالگی تو عروسی ها میخوند ولی با همکاری که با سروش لشکری کرد خودش رو به اوج رسوند و حالا هم هرکی حرفی از سروش میزنه میگه میگه کارهاش رو دوست ندارم نمی دونه اگه کسی که اونو به اینجا رسونده هیچکس بوده وگر نه اون حالا هم باید تو عروسی ها میخوند
نکته ی جالب درمورد ساسان وقتی معلوم میشه که در مورد دوست اسم دوست دخترش ازش سوال میکنی!!!چون در جوابت میگه که اسم کدومشون رو بگم؟؟؟؟!!!!!!!!
بله…از زیر زبون این آقا سامان اسم سه چهار تا از این دخترا رو بیرون کشیدیم…اول از همه گفت پگاه…انگار این پگاه خانوم یه چیز دیگست…بعد کم کم میرسیم به هانا و سارا و آخر سر هم آیسان خانوم
امیدوارم خوشتون بیاد


نوشته شده توسط مهرداد | نظرات دیگران [ نظر] 
گفت وگو با شاهرخ استخری
چهارشنبه 89 مرداد 13 , ساعت 10:0 صبح  

سینما  فارس یک گفتگوی کاملا اختصاصی با شاهرخ استخری بازیگر جوان سینما و تلویزیون که به تازگی در سریال فاصله ها به ایفای نقش پرداخته است! این گفتگوی دیدنی و شنیدنی را تا آخر دنبال کنید!

گفتگو با شاهرخ استخری را شروع می کنیم!!

شاهرخ استخری جوان بسیار مستعد و ?? ساله ای که به تازگی وارد عرصه ی هنر و بازیگری شده و به گفته ی خودش الف بای بازیگری رو خیلی خوب و نزد اساتید بزرگی اموخته……….جوانی با انگیزه دوست داشتنی و مودب که از گفت و گو با او بسیار لذت بردیم…………..
بخوانیم مصاحبه با شاهرخ استخری

از یک رزومه شروع کنیم:
-اولین کارم در عرصه ی بازیگری یک نقش کوچکی بود در تئاتر اسب های اقای محمد رحمانیان که سال
??-?? بازی کردم بعد یک دوره ی بازیگری هم دیدم زیر نظر خانم نصیرپور و اقای پیام دهکردی و اقای هدایت هاشمی که هم در دوره ی مقدماتی و هم در دوره ی پیشرفته شرکت کردم و ? تا کار کوتاه هم بازی کردم که بعضی هاشون برای جشنواره ها بود و زیاد هم مهم نبودند ولی اولین کار بلند تصویری م هم تلخون بود که نقش اصلی رو بازی میکردیم با سیاوش خیرابی و مجید سالم که دوست دارم اسمش رو ببرم و امیدوارم موفق تر بشه و بعد از اون هم خود اقای امینی من رو به اقای مقدم برای فیلم پریدخت معرفی کردند
رشته ی تحصیلی ت چیه؟
-مهندسی صنایع برنامه ریزی و تحلیل داده ها و سیستم ورودی
??
مهندسی صنایع برنامه ریزی و تحلیل داده ها وسیستم چه ربطی داره به بازیگری؟
-هیچ ربطی نداره……تقریبا” سال اخر دانشگاه بودم که کار تئاتر اسب ها رو بازی کردم
از قبل علاقه داشتی؟
-از بچگی ولی یادمه روم نمیشد بروم جلوی دوربین
اقای امینی چی توی شما دیدند که برای اولین حضورتون یکی از نقشهای اصلی رو بهتون پیشنهاد دادند؟
-اقای امینی یک شخصیه که واقعا” دغدغه ی معرفی بازیگر داره من میتوانم یک لیست بلند بالا از بازیگر تا عوامل پشت صحنه نام ببرم که اقای امینی برای اولین بار معرفی شون کرده
اولین جرقه برای بازیگر کی در ذهنتون زده شد؟
-به دلیل حساسیت خانواده ام به تحصیل سال اخر بود که چند اموزشگاه رفتم برای ثبت نام بازیگری و حداقل کاری که میتونستم انجام بدهم این بود که یک دوره ی اموزشی ببینم و اینکه با یک سری جوون در یک موسسه باشی و بین اون همه جوون مستعد بازی کنی و با اونها تمرین میکنی
چرا از بین اون همه جوون شاهرخ استخری شد؟
-خیلی ها هم شدند ولی خیلی هایی که نشدند امیدوارم بشوند چون ما دیدیم که چه استعدادهایی دارند ولی خودم واقعا” نمیدونم شاید خدا خواسته من تو این زمان وارد این عرصه بشوم نه شش سال قبل و چقدر خوب
اگه پدرتون به درس خواندنتون علاقه داشت چرا نرفتید دنبال تحصیلات رشته ی هنر؟
-اتفاقا” رفتم برای فوق لیسانس رشته ی هنر رو امتحان دادم ولی رتبه ام شد
??? و نتونستم چون نخواندم………….
از کدوم بازی که انجام دادی راضی تری؟
-فقط تلخون
دوتای دیگه چطور؟
-کار خوبی بودند اما من از بازی خودم راضی نبودم
سکوی پرتابتون کدوم یکی از این فیلم ها بود؟
-قطعا” تلخون
نظرت راجع به سریال های مناسبتی چیست؟
-سریال پریدخت من هم برای محرم بود اما سریال های ماه رمضان و عید برد بیشتری دارد و در حداقل حالت ممکن بالای
?? درصد بیننده داره و از لحاظ دیده شدن خیلی خوبه و اگر خوب باشی که خیلی بهتر
فیلم های مناسبتی امسال را چه طور دیدی؟
-احساس میکنم امسال خیلی قوی نبود
چرا توی سینما داریم یک روند رو به رشد رو ادامه میدهیم ولی این روند در تلویزیون رو به نزول؟
-نه فکر میکنم این یک اتفاق و ممکنه سال بعد سریال های قویتری ببینیم
چگونگی وارد شدنتون در سینما براتون مهمه؟
-اره یه چندتا نقش هم بهم پیشنهاد شد ولی سر کار بودم و نتونستم
خودتون کدوم سریال ماه رمضان امسال رو قوی تر دیدی؟
-شرایط تولید سریال ها خیلی متفاوت بود ما زمان زیادی داشتیم و از فروردین تا شهریور روی فیلم کار میکردیم و به خاطر همین ترجیح می دهم قضاوت نکنم
چی شد این کار بهتون پیشنهاد شد؟
-سر کار پریدخت اقای سید مهرداد ضیایی از اساتید تئاتر که حتی من با ایشون سکانس رو در رو هم نداشتم ایشون من رو به اقای نجاریان معرفی کردند و بعد هم شنیدم که اقای پیام دهکردی هم درباره ی من با اقای نجاریان صحبت کردند و اقای نحاریان هم خیلی پشت من ایستادند تا بالاخره اعتماد اقای برزیده ی سخت گیر رو جلب کردند
و من فکر میکنم خیلی هم خوب بازی کردی………حالا به پارتی اعتقاد داری؟
-بله…..
پارتی میتواند بازیگر رو موفق کنه؟
-تجربه که نشون داده میتونه البته تا اسم موفقیت رو چی بذاری
خودت که پارتی نداشتی؟
-چرا من بزرگترین پارتیه دنیا رو دارم……..خدا
رابطه ات با خدا خیلی قویه؟
-خیلی
مدیون کسی یا چیزی هستی؟
-مدیون خیلی هام ولی در این عرصه مدیون اقای امینی هستم که در شرایطی که واقعا” نامید شده بودم به من اعتماد کردند
بازیگری رو به عنوان یک شغل میبینی؟
-اره چرا که نه
خیلی ها حتی خیلی از اساتید بر این باورند که سینما و بازیگری اصلا” تضمین شغلی ندارد؟
-درست میگویند اما من نمیتوانم شغل دیگری داشته باشم
تعریفت از سوپر استار چیه؟
-سوپر استار بازیگری که فروش رو تضمین میکنه
ایا در ایران سوپر استار داریم؟
-بله فقط محمدرضا گلزار
دستمزد بالای سوپر استارهایی چون محمدرضا گلزار ایا حقشونه؟
-اره بیشتر از این هم حقشونه هرچقدر دلش می خواهد باید بگیره
چرا؟
-وقتی یک فیلم رو بازی کنه اون فیلم به خاطر همون سوپر استار حداقل
??? میلیون در تهران میفروشد
حالا اگر یک زمانی به امید خدا شما خودتون سوپر استار بشین برای بازی در فیلم دستمزد بالا طلب میکنید؟
-بله
یعنی اگر یک فیلم رو دوست نداشته باشید به خاطر دستمزد بالاش قبولش میکنید؟
-نمیخواهم این طوری باشه من همین الان هم یک تله فیلم بهم پیشنهاد شده با مبلغ خوب ولی قبول نکردم
سینمای تجاری رو می پسندی یا سینمای منتقد پسند؟
-دوست دارم هر دو دریک فیلم باشه
همچین فیلمی داریم؟
-فکر نمیکنم……نمیدونم….سگ کشی چقدر فروخت؟
نمیدونم اون زمان فکر نمیکنم زیاد فروخت:
-شوکران چقدر فروخت؟
اون هم فکر نکنم به میلیارد رسید………….فکر میکنم این اواخر دایره ی زنگی قابل قبول بود؟
-اره دایره زنگی خوب بود
خودت دوست داری در کدوم کار بازی کنی؟
-هر دو کار رو دوست دارم ولی نقشش هم مهمه
مهمترین عامل برای انتخاب کار چیست؟
-اول کارگردان بعد فیلمنامه به خاطر اینکه من تلخون رو یادمه فیلمنامه کنار بود اصلا” و دیالوگ های من اصلا” دیالوگ های فیلم نامه نبود و اقای امینی من و ازاد گذاشته بودند که در مورد نقش کار کنم واقعا” اقای امینی یک بیوگرافی درباره ی شخصیت به من گفت و بقیه رو به عهده ی من گذاشت و بدترین کار اینه که بگن یک چیز رو حفظ کن و بگن بیا و این رو بگو
در کارهای بعدی چه طور؟
-در فیلم پریدخت که فیلمنامه اماده نبود و همونجا سر صحنه می نوشتند و به ما میدادند که ما اجرا کنیم با بازیگران دیگه و تجربه ی عجیبی بود برای من و در فیلم مثل هیچ کس فیلمنامه رو دادند و ما کامل خواندیم و من یادمه سکانس تولد نیلوفر بود که من به همراه خانم حنانه شهشهانی بازیگر مقابلم سکانس رو نوع دیگری تغییر دادیم تمرین کردیم و به اقای برزیده نشون دادیم و ایشون هم گفتند که به همین شکل اجرا میکنیم
پس این سبک رو بیشتر میپسندی که مشورت کنی در کار؟
-اصلا” اگه کارگردانی به من اعتماد بکنه من از جون مایه میذارم ساعت ها روی فیلمنامه کار میکنم
الان دغدغه ات سینماست یا تلویزیون؟
-دغدغه ام بازیگری اگر قدم ها رو خوب برداری در همه ی زمینه ها موفق میشی
چرا تلویزیون انقدر ترس داره که میگن اگه بیای تو تلویزیون انگار دم دستی شدی؟
-خودمم هنوز نمیدونم که چرا به یکی این طوری میگن ولی چون تلویزیون یک رسانه ی قدرتمند است نمیشه ازش غافل شد
برای خودت تئاتر و تلویزیون و سینما رو اولویت بندی نمیکنی؟
-اگه بخوای از کار بازیگری ت لذت ببری فقط تئاتر چون تئاتر اجرا کردم مزه اش زیر زبونم مونده
اخرین تئاتری که دیدی کی بود؟
-قبل از کار مثل هیچ کس یک سال قبل تئاتر کلبه ی عمو تم اقای بهروز غریب پور اما در حین کار چند نمایشنامه خوانی دیدم
چرا تئاتر انقدر مظلومه؟
-اولا” تبلیغات روش خیلی ضعیفه و سالن خیلی کم داریم و به دلیل تعدد کار مدت اجرا کار هم میاد پایین
در کار مثل هیچ کس انتخاب بازیگر بر عهده ی چه کسی بود؟
-به عهده ی اقای نجاریان برنامه ریز و دستیار اول کارگردان بود که خودشون هم در کارهای درخشان بازی کردند و کاندید هم بودند و ایشون بسیار بازی رو میفهمه و اگر هم کارگردانی کنه خیلی خوب این کار رو انجام میده
شاهرخ استخری مینویسه؟
-من مینویسم ولی هنوز اعتماد بنفس کافی رو ندارم من داستان کوتاه مینویسم و فیلمنامه کوتاه هم مینویسم ولی اگر بهم اعتماد کنند چون ما هم نسلی های خودمون رو بهتر میشناسیم میدونم که چی دوست دارند حداقل در دیالوگ های خودم بهم اعتماد کنند
اگر از نقشت در مثل هیچ کس راضی نبودی چرا بازی کردی؟
-خب یک سریال مناسبتی ای بود که خیلی دوست داشتم درش بازی کنم بعدش هم ادم در ابتدای کار فیلم هایی رو بازی میکنه که شاید دوست نداشته باشه و من در این سریال فقط دیده شدم
اگر الان با این شرایط و جایگاهی که داری بازهم همین نقش رو بهت پیشنهاد بدهند بازی نمیکنی؟
-نه قطعا” بازی نمیکنم
الان که دیگه اول کار نیستی؟
-چرا هنوز هم اول کار هستم تو سینما که اول اول کارم
کی به اون جایگاه میرسی؟
-نمیدونم میتونم مثال بزنم اقای فروتن رو که وقتی رسیدند به فیلم های مرسدس و قرمز و بعد شب یلدا اون شب یلدا اون جایگاه است
سراغ کارهای تبلیغاتی هم میری؟
-الان که فکر میکنم یکم به مشکل برخورده نمیدونم اگه یک برند خوبی باشه شاید
تفاوت کیفی سینمای ایران و هالیوود در چیست؟
-به عنوان مثال وقتی در یک فیلم ایرانی داریم یک صحنه ی خشونت رو استفاده میکنیم حتی اگر از یک فیلم خارجی که دیدیم تقلید کنیم و عین همون رو بسازیم خیلی بهتر از این چیزی میشه که خودمون میسازیم
چه نقشی رو دوست داری بازی کنی؟
-نقشم در تلخون رو خیلی دوست دارم یک ادمی که پر از عقده باشه و یک سری نقش ها هست که من الان اعتقاد دارم در توانم نیست بازی کنم ولی باید تا چند سال دیگه اون نقش رو بازی کنم چون اگر بازهم نتونم هیچ پیشرفتی نکردم و اصلا” فایده ندارد
توی این سه کار سه فیلم با یک ویژگی تلخ گونه ی اجتماعی بازی کردی…..فکر نمیکنی اگه بخوای ادامه بدی در همین سبک بمونی؟
-اخه حقیقت تلخه
البته من فکر میکنم نقش ها رو هم خیلی متفاوت بازی کردی
- تا اخر عمرم هم اگر فیلم تلخ بازی کنم سعی میکنم نقش ها رو متفاوت بازی کنم
کار طنز هم بازی میکنی؟
-دوست دارم ولی الان نه
طنازی رو بلدی؟
-همه ی ادم ها برای نزدیکانشان طنازی بلدند
سیمرغ بلورین؟
-به نظر من بالا ترین جایزه ی ایرانه و خیلی دوست دارم که بگیرمش اگر بگیری دلیل بر این نیست که خیلی خوبی و اگر نگیری اینکه بد باشی نباید خیلی بزرگش کنم
هالیوود؟
-دوست دارم یک روزی اتفاقی بیفته که بازیگرهای بتوانند انجا هم کار کنند و موفق باشند مثل ورزش و فوتبال که از یک زمان دریچه برای حضور بازیکنان ایرانی در کشورهای اروپایی باز شد
داستان بازی کردن خانم فراهانی رو در فیلم هالیوودی شنیدین؟
-واقعا” عالی بود من خیلی خوشحال بودم وقتی شنیدم این اتفاق افتاده چون گلشیفته فراهانی بهترین گزینه بود که میتونست با رفتنش دریچه رو برای بقیه باز کنه و من این رو واقعا” توی رویا میدیدم
شما کدوم رو می پسندید؟هالیوود یا ایران؟
-هر دوتا رو چون عاشق زبان فارسی هستم
سینمای ایران ابتذال داره؟
-این حرفها همیشه بوده و این تفکرات خیلی وحشتناکه و چیزیه که همه جا هست و هنرمندان توی دیدترند و اغراق در موردشون بیشتره
از روی کسی هم مینویسی و الگو برداری میکنی؟
-تا به حال سعی کردم تمام بازیهای درخشان تاریخ سینما رو ببینم و تمرین کنم
دوست داری شاهرخ استخری رو مقایسه کنند؟
-نه
نمیخواهی نقش هات رو با صداهای مختلف بازی کنی؟
-این یک کار فوق العاده سخته که بخوای
? ماه با صدای دیگری یک فیلم رو بازی کنی ولی دوست دارم و به نظرم خانم مریل استریپ بانوی هزار لهجه یک فوق ستاره است که میتونست هر نقش رو با یک صدا و لهجه بازی کنه
نظرت درمورد اسامی زیر:
بهروز وثوقی:تکرار نشده
علیرضا امینی:واقعا” بهش مدیونم خیلی دوسش دارم و در بازی گرفتن استادن
سیاوش خیرابی:اولین هم نسلی ای باهاش کار کردم و پارتنر خوب و مستعد من در تلخون
محمد رحمانیان:از قطب های نویسندگی و کارگردانی تئاتر در ایران
شاهرخ استخری:از خدا میخوام یک جایگاه محبوب نزد مردم و اهالی سینما بهش بده
حرف اخر؟
- از اینکه حرف ها و درد دلهای ما رو شنیدید امیدوارم به کسی توهین نکرده باشم برام دعا کن

نوشته شده توسط مهرداد | نظرات دیگران [ نظر] 
حرف های ناتمام
چهارشنبه 89 خرداد 26 , ساعت 1:1 عصر  

حرف های ما هنوز ناتمام...

تا نگاه میکنی:

 وقت رفتن است

باز هم همان حکایت همیشگی!

پیش از انکه باخبر شوی

لحظه ی عزیمت تو ناگزیر می شود

ای...

ای دریغ و حسرت همیشگی!

ناگهان

چه قدر زود  

دیر می شود

*************

قطار می رود

تو میروی

تمام ایستگاه میرود

 


نوشته شده توسط مهرداد | نظرات دیگران [ نظر] 
حرفی که زنان نباید به شوهرانشان بزنند
یکشنبه 89 اردیبهشت 26 , ساعت 12:25 صبح  

می دانم  که شما الان در حال فکر کردن به چه چیزی هستید. اینکه زوجهای ازدواج کرده نباید هیچ رازی را داشته باشند و باید همه چیز را با شوهرشان در میان بگذارند اما به اعتقاد من این حرف تنها مزخرفی بیش نیست! چیزهایی وجود دارد که قطعاٌ شما نباید آن را با همسرتان در میان بگذارید.باید دهنتان را ببندید و حرف نزنید.مهم نیست که در چه شرایطی باشید و در چه وضعیتی . جمله بزرگی رو بخاطر می آورم که بحق می گفت : چیزی را که نمی داند وی را نخواهد نرنجاند!

هرگز در مورد مادر وی چیزی بر زبان نیارید .
مهم نیست که وی آدم بدی است یا آدم خوبی . این قانون طلایی را بیاد بسپارید که دهانتان را چفت کنید!  این کاملا قابل پیش بینی است که شما بدلایلی از مادر شوهرتان خاطره جالبی ندارید و میبینید که همسرتان یک روز در حال حرف زدن در باره وی است.اینکه چقدر زن شریف ، با ارزش و دارای فلان خصلتهاست. روز دیگر ببینید که همسرتان مدام در حال بد و بیراه گفتن به وی می باشد و اینکه وی چقدر خود خواه و رذل است! اینجا جایی است که ممکن است شما به اشتباه با عصبانیت وی همراهی کنید و در نتیجه پرونده خود را باطل کنید! به هوش باشید . هرچه شد فقط زبانتان را ببرید! او می تواند هرچه که می خواهد در مورد مادرش بگوید . تعریف یا بد و بیراه ! به شما مربوط نیست! سعی کنید نظراتتان را برای دوستان یا کسان دیگری که با آنها نیز ارتباط عاطفی و روانی دارید نگه دارید . اعتماد داشته باشید که کار غلطی نمی کنید!

با نزدیکترین دوست همسرتان خودمانی نشوید!

مهم نیست که وی چقدر دوست خوبی است و یا فرد قابل اعتمادی. حریم خود را حفظ کنید.گاهی بعضی از شوخی ها در حریم های خانوادگی چیز جالبی نیست اما همان شوخی در حریم دوستی کاملا هم چیز جالبی است! بگذارید همه چیز حد و مرز خود را داشته باشد.

هرگز در مورد روابط جنسی که در گذشته و قبل از ازدواج داشتید حرف نزنید!

خب ، من فکر می کنم که این رسم دخترها هست که بر خلاف پسرها که عادت دارند یک  کار را صد جا تعریف کنند ، آنها صد کار را یک جا هم تعریف نمی کنند! اما به هر حال این را هم باید گفت.هرگز در مورد این مسائل سخنرانی نکنید.اگرچه که در حد اطلاع وی باید از گذشته شما با خبر باشد اما این ماکزیمم حد اطلاع وی باید باشد! نه بیشتر ! اگر شما مشروب خور حرفه ای بودید یا 10 تا پسر را تا لب برکه تشنه می بردید و بر میگردانید و یا هر کسی که بوده اید به یاد داشته باشید که : " اصلاٌ مهم نیست که بودید! " من برای همسرم کاملا شرح خواهم داد که برایم اهمیتی ندارد که چه کرده و که بوده. از این لحظه که متعهد می شود به محض اینکه بفهمم وی  کوچکترین قدم نامربوطی برداشته بلافاصله از وی جدا خواهم شد ، بچه ها را به وی خواهم سپرد ، و دیگر من را نخواهد دید! به تجربه بنظر هم میرسد که این کلام کاملا هم موثر بوده است! اما گذشته از شوخی شما باید از خود بپرسید که رابطه جدی و زناشویی با صداقت شما ، در این زمینه چه سودی خواهد برد؟  آیا اعترافات صادقانه شما نفعی هم خواهد داشت یا اینکه فقط فکر میکنید همسر شما از صداقت شما به نیت پاک شما پی میبرد؟ اصلا اینطور نیست! برای همین منظور بهتر است ساکت باشید!

هرگز به وی نگویید که فلان دوست شما زیر سرش بلند شده است!

این بحث زنانه را برای خودتان و دوستانتان نگه دارید. این مسئله را اصلا علنی نکنید. شما همانطور که در مرحله قبل دیدید باید عمل کنید و از هر چنین چیزی باید فرار کنید و نشان دهید که چنین کاری بسیار نا مناسب است. اینکه بخواهید ماجرایی را برای وی تعریف کنید تا به وی بفهمانید شما چقدر شخصیت سالمی دارید و وی باید قدر شما را بداند چیزیست که در مغز شما می گذرد. در مغز یک مرد تنها این نکته است که چه باعث شده که همسر این دوست من اختیارش را از دست بدهد؟ وی چه نداشته که دوست پسر جدیدش دارد؟ آیا من هم آن را دارم؟ نکند دوست همسرم بخواهد همسرم را هم متوجه فقدان آن در من کند؟. حالا بشینید 30 سال توضیح بدید! فایده نخواهد داشت. از طرف دیگر خدا بداد دعواهای شما و موشکهایی که وی بطرف شما پرتاب خواهد کرد برسد!

هرگز و هرگز به وی نگویید که وی به اندازه ای که قبلا در سکس قدرت داشته  نیست!

تاپانچه ای بروی شقیقه خود بگذارید و هر وقت خواستید  این جمله را بگید ماشه آن را بچکانید! عزیز من ، واقعا باید بدانید که اگر حرف جالبی برای زدن ندارید بهتر است اصلا حرف نزنید! با این جمله وی را براحتی 10 سال پیرتر خواهید کرد . مسلما اگر می خواهید وی را بکشید و از وی انتقام بگیرید این راه خوبی است اما اگر صرفا از وی دلخورید ولی وی را دوست دارید زبانتان را گاز بگیرید ! این جمله بمانند  این است که وی را در خواب آرام بعد از ظهری خود ،   با بنزین به آتش بکشید!! وی برای همیشه از شما دلخور خواهد بود.

هرگز چیزی نگویید که احساس کند نسبت به جریانات شغلی وی ناراضی هستید!

" قانون هر غلطی میکنی بکن ! من بهت اطمینان دارم ! "

این یکی از اشکالاتیست که اکثر زنان میکنند. خارج ازغرغر های آنها در مورد کار همسرشان ، وی وقتی از سر کار به خانه بر میگردد بهش بدجور پیله می کنند! می خواهند بدانند که چه شده که همسرشان اینقدر خسته و عصبانی است! مدام سوال می کنند و توضیح می خواهند و سعی می کنند که ماجرا را منطقی ارزیابی کنند و مدام جواب به هر خط شکایت همسر می دهند.سعی می کنند به وی حالی کنند که طرف وی هستند اما وی باید آرام باشد! بسیار ساده در روزهای بعد موقع دعوا اعلام می کنند که تو انتظار داری که مردم بدانند تو چه هستی ولی تو خودت هنوز نمی دانی که چه هستی و چه می خواهی! من اما می دانم که تو فلان و فلان هستی.غر میزنی ، فکر می کنی خیلی می فهمی و  و و و  .... وی  از خود دفاع خواهد کرد و خواهد گقت که من فکر می کردم تو به من اطمینان داری! و شما هم می خواهید گندتان را درست کنید و می گویید البته که دارم اما فلان و فلان! بعد از کلمه اما دیگر توضیح شما معنی نخواهد داشت! شما کار را خراب کرده اید!  کسی نیست که بشما حالی کند که شما قرار نیست منشی وی باشید بلکه قرار است همسر وی باشید.قرار نیست چون زندگی کاری وی بشما هم ربط دارد در آن دخالت کنید و مسولیتی که با وی است را بررسی کنید!

هرگز به وی نگویید از وی طلاق خواهید گرفت مگر اینکه فلان کار را انجام دهد!

مثل احمقها مدام همسر خود را تهدید به طلاق نکنید . به وی به اشتباه نخورانید که یک پای شما همیشه بیرون در است! ساک شما همیشه بسته است! خانه مادر شما همیشه هست!  و بدتر اینکه بدانید دارید بلوف میزنید و یک لحظه بدون وی زنده نمی مانید!  دفعه بعد که خواستید فریاد بزنید از جلوی چشم من دور شو ! دیگه نمی خواهم ببینمت!  یک لحظه خود را کنترل کنید و کلمه را در دهانتان بخشکانید. اگر این کار را نکردید البته ممکن است جواب بشنوید که وی جایی نمی رود و این دیوونه بازی هاچیست ، اما این دست رو تو دادن خاصیت همیشگی مردان نیست. بی جهت زندگی را با دری وری مشوش نکنید.مردی که بداند همیشه احتمالی وجود دارد که به خانه بیاید و شما در آن نباشید هرگز بشما واقعا لطف نمی کند!

هرگز نگویید که شما بیشتر از وی حقوق میگیرید !

چه می خواهید بکنید؟ چطور است اصلا دریل را برداریم و مغزش را سوراخ کنیم؟ ها ؟!

یادتان باشد 3 اصل مهم در مورد پول و مسائل مالی اینهاست :

پول شما و پول وی ندارد - اما پول شما و وی از هم جدا باشد!

پول " من " در کلمات بکار نبرید

نگویید  "اگه پول کم داری من دارم! "  " می خواهد ماشین بخرد یا فرضا خونه . بعد راه می افتید دور میزنید دور ماشین حسابش و فضولی میکنید و آخرش می گویید این مقدار بهش می دید!  این غلطه! برید و وقتی میبینین که داره موهاش رو می کشه و فکر میکنه با فنجان چای خودتان ریلکس بشنین کنارش و بگید که " منم یه مقدار پس انداز دارم - نمی دونم چقدر دقیقا - ولی شماره کارتم رو بهت میدم ببین میتونه اینم کمکی کنه ؟ " اما کاری نکنین برعکس این هم! یعنی اینقدر بی خیال نشون بدید که نتیجه بدتر داشته باشه! سعی کنید لحظه را دریابید !

به عشقهای جوانی خود اعتراف نکنید!

ساده و روشن !  می دانید چرا ؟


نوشته شده توسط مهرداد | نظرات دیگران [ نظر] 
End WebGozar.com Poll code -->
درباره وبلاگ

قاصدک

مهرداد
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 1 بازدید
بازدید دیروز: 60 بازدید
بازدید کل: 27464 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
فهرست موضوعی یادداشت ها

خود . کاش .
نوشته های پیشین

اردیبهشت 1389
نیمه شب طوفانی
لوگوی وبلاگ من

قاصدک
لینک دوستان من

سرزمین بی آب و علف(فهیمه)
یاران امام موسی صدر
مهرداد
مهرداد
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

مصاحبه اختصاصی با ساسی مانکن
گفت وگو با شاهرخ استخری
حرف های ناتمام
حرفی که زنان نباید به شوهرانشان بزنند
[عناوین آرشیوشده]