• وبلاگ : قاصدك
  • يادداشت : حرفي که زنان نبايد به شوهرانشان بزنند
  • نظرات : 0 خصوصي ، 12 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + ناهيد 

    سلام مينا جونم

    خودت كوشي؟ همش كه ...

    ولي قالب جديدش قشنگ شده

    منتظر و چشم به راه مطالب گهربار شخص جنابعالي هستيم

    مينا جون اگه براي كامنتها يه جواب هرچند كوتاه بنويسي باعث دلگرمي ميشه.

    و تو فكر مي‏كني زندگي چند بار اتفاق مي‏افتد؟
    و تو فكر مي‏كني يك سيب چند بار مي‏افتد تا نيوتون
    به سيب گاز بزند و بفهمد چه شيرين مي‏بود اگر
    مي‏توانستيم به آسمان سقوط كنيم؟ چند بار؟

    قيصر امين پور

    آواز عاشقانه‏ي ما در گلو شكست
    حق با سكوت بود،صدا در گلو شكست
    ديگر دلم هواي سرودن نمي‏كند
    تنها بهانه‏ي دل ما در گلو شكست
    سربسته ماند بغض گره‏خورده در دلم
    آن گريه‏هاي عقده‏گشا در گلو شكست
    اي داد،كس به داغ دل باغ،دل نداد
    اي واي،هاي‏هاي عزا در گلو شكست
    آن روزهاي خوب كه ديديم،خواب بود
    خوابم پريد و خاطره‏ها در گلو شكست
    «بادا»مباد گشت و«مبادا»به باد رفت
    «آيا»ز ياد رفت و«چرا» در گلو شكست
    فرصت گذشت و حرف دلم ناتمام ماند
    نفرين و آفرين و دعا در گلو شكست
    تا آمدم كه با تو خداحافظي كنم
    بغضم امان نداد و خدا... در گلو شكست

    قيصر امين پور

    وقتي جهان
    از ريشه‏ي جهنم
    و آدم
    از ريشه‏ي عدم
    و سعي
    از ريشه‏ي ياس مي‏آيد
    وقتي يك تفاوت ساده
    در حرف
    كفتار را
    به كفتر
    تبديل مي‏كند
    بايد به بي‏تفاوتي واژه‏ها
    واژه‏هاي بي‏طرفي
    مثل نان دل بست
    نان را از هر طرف كه بخواني
    نان است!
    قيصر امين‏پور

    دردهاي من
    جامه نيستند
    تا ز تن درآورم
    «چامه» و «چكامه» نيستند
    تا به «رشته‏ي سخن» درآورم
    دردهاي من نگفتني
    دردهاي من نهفتني‏ست
    ...درد،حرف نيست
    درد،نام ديگر من‏ست
    من چگونه خويش را صدا كنم؟
    قيصر امين پور

    حرف‏هاي ما هنوز ناتمام...
    تا نگاه مي‏كني:
    وقت رفتن است
    باز هم همان حكايت هميشگي!
    پيش از آن كه باخبر شوي
    لحظه‏ي عزيمت تو ناگريز مي‏شود
    آي...
    اي دريغ و حسرت هميشگي!
    ناگهان
    چه‏قدر زود
    دير مي‏شود
    ***
    قطار مي‏رود
    تو مي‏روي
    تمام ايستگاه مي‏رود
    قيصر امين‏پور

    سلام بر زوج عاشق!

    مينا جون من خودم عاشق اين شعرم:

    هوشنگ ابتهاج_ه.الف.سايه_براي فوت شهريار سرودتش:

    با من بي کس تنها شده يارا تو بمان

    همه رفتند از اين خانه خدارا تو بمان

    من بي برگ خزان ديده دگر رفتني ام

    تو همه بار و بري تازه بهارا تو بمان

    داغ و دردست همه نقش و نگار دل من

    بنگر اين نقش به خون شسته نگارا تو بمان

    زين بيابان گذري نيست سوران را ليک

    دل ما خوش به فريبي ست غبارا تو بمان

    هر دم از حلقه ي عشاق پريشاني رفت

    به سر زلف بتان سلسله دارا تو بمان

    شهريارا تو بمان بر سر اين خيل يتيم

    پدرا يارا اندوه گسارا تو بمان

    سايه در پاي تو چون موج چه خوش زار گريست

    که سر سبز تو خوش باد کنارا تو بمان

    راستي مينا مي‏دونستي جناب مهرداد خان شناسنامه‏ي وبلاگت رو به اسم خودشون زدند؟!

    سلام!

    به‏به! قالب جديد مبارك!

    اگه دوست داشتيد. اگه دوست داشتيدها يه سري به من بزنيد!

    راستي ديروز يه فيلم توپ عاشقانه ديدم. كه دلم نيومد به شما پيشنهادش ندم. ولي الان كه دارم اين كار رو مي كنم نمي‏دونم چرا حس مي‏كنم مهرداد بيشتر خوشش مياد!

    اسمش هم هست: پي‏نوشت: دوستت دارم!

    پي.اس: آي لاو يو!

    خيلي قشنگ بود.اگه خواستيد يه چيزكي راجع بهش توي وبلاگ نوشتم.

    مينا جان اين تن بميره جوابمو خودت بده. تا يه ذره حس كنم براي وبلاگ دوستم نوشتم!

    من‏هاي من، توهاي تو

    اين نوشته رو از وبلاگ رد ژا برات ميذارم:

    به نام يکتا خدا

    "تو"هاي نوشته هايم را مرور مي کنم

    همه‌شان تو هستي بدون تغيير

    "من"هاي نوشته هايم اما

    متفاوتند از هم

    با شباهت هايي اندک

    من هستند

    چقدر من را تغيير داده‌اي تو!

    سين.صاد

    http://daffodil313.persianblog.ir/

    سلام بر زوج عاشق!

    مينا جان اين وبلاگ هم كه رسما مال آقاتون شد؟!

    دو تا وبلاگ كافي نيست؟

    يعني خود تو هيچ حرفي براي گفتن نداري؟!

    يه چيزي بگو ديگه دختر

    كم نيار